جواب دانشجویان ایرانی به کاردار انگلیس
به سرکار خانم جین ماریوت
کاردار محترم سفارت انگلیس در تهران
از طریق سید نظامالدین موسوی، خبرگزاری فارس
پاسخ نامه شما را که در رسانههای خبری منتشر شده بود خواندیم و بسیار مسرور شدیم از اینکه حضرتعالی نیز این مهم را دریافتهاید که دوران استعمار و کدخدا منشی در دنیا به آخر خط رسیده و دیگر زمان آنکه یک شخص یا یک خانواده سلطنتی بخواهد برای ملت خود یا برای ملتهایی در هزاران مایل دورتر از خود تصمیم بگیرد و سرنوشت تعیین کند، گذشته و وقت آن است که دولتها خارج از ساز و کارهای رسمی و بدون واسطه با ملتها به گفتوگو بنشینند و نسبت به عملکرد و سیاستهایشان پاسخگو باشند.
بدون شک این اتفاق در صحنه بینالملل و پاسخگویی دولتها به ملتهای دیگر گام بسیار مثبتی است در به رسمیت شناختن حقوق ملتهای مستضعف و محروم و به زنجیر کشیده شده به خصوص در مورد دولت متبوع حضرتعالی که سؤالات بسیاری از سابقه دیرینهتان از دوران استعمار و قتل و غارت و چپاول ملتها یا لشکر کشی به اقصی نقاط دنیا وجود دارد و داغی که هنوز بر پیشانی ملتهای مظلوم دنیا از آن سوی آسیا از هند گرفته تا خاور میانه و حوزه خلیج فارس و شمال و جنوب آفریقا و حتی بسیاری از کشورهای قاره آمریکا و خود اروپا خودنمایی میکند. علاوه بر آن بغضهای فروخورده در گلوی تاریخ ملتهایی که هیچگاه دخالتهای رسمی و غیر رسمی گردن کشان و زورگویان در کشورهایشان از طراحیهای کودتاها و بردن و آوردن حکومتها تا حملهها و لشکر کشیها و قراردادهای تحمیلی و هزاران مسئله اینچنینی را فراموش نخواهند کرد.
اگر چه در عرصه بینالملل باید پرسید مثلاً آیا ملتی همچون ملت فلسطین حق دارند بپرسند آقای بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا، به چه حقی سرزمین فلسطین را به عدهای صهیونیست بخشید؟ یا آیا آوارگان فلسطینی حق دارند بپرسند چرا در سالهای آغاز اشغال فلسطین، جنایات گروهکهای تروریستی صهیونیستی همچون هاگانا، با حمایت دولت انگلیس انجام میشد؟ آیا مردمی که بیش از 63 سال است تحت حمله نظامی، ترور، شکنجه، غارت، تحقیر و محاصره، توسط بزرگترین دولت تروریستی قرار دارند، حق ندارند بپرسند که چرا انگلستان از رژیم جنایتکار صهیونیستی دفاع تمام عیار میکند؟ آیا مردم هند حق ندارند نسبت به غارت ثروتهای مادی و معنوی آن دیار توسط دولت انگلستان معترض و طلبکار باشند؟ آیا مردم عراق حق ندارند نسبت به سرکوب قیامهای آنها در دهه 20 و30 میلادی توسط بریتانیا سؤال بپرسند؟ آیا حق ندارند از خسارتهای جانی، مالی و انسانی به این کشور پس از اشغال در سال 2003 میلادی شکایت کنند؟ آیا مردم عراق و افغانستان حق ندارند از هزاران مورد قتل غیرنظامیان، شکنجه، بازداشت، غارت ثروتهای ملی، حمایت از تروریستها و ... توسط ارتش بریتانیا، پرسش کنند؟ آیا حق ندارند نسبت به استفاده از سلاحهای نامتعارف و آثار ناشی از آن، معترض باشند؟
ولی پیش از آن سؤالات لازم میدانیم با کاردار محترم سفارتخانه یکی از پیشگامان عصر استعمار و از جدیترین مدعیان کنونی دموکراسی و حقوق ملتها از لزوم پاسخگویی دولتها نسبت به اعتراضات ملتهای خودشان سخن بگوییم و از شما که به گفته خودتان به حق اعتراض ارج مینهید بپرسیم آیا دولتها نباید حق اعتراض به سیاستهای غلط و عملکردهای نامناسب را برای ملت خود و مردم کشورهای همسو با منافع خود نیز به رسمیت بشناسند؟ آیا ملتهای اروپایی که اکنون به خاطر دنباله روی دولتهایشان از سیاستهای آمریکا در بدترین شرایط اجتماعی و اقتصادی به سر میبرند نباید بپرسند دارند تاوان چه چیزی را میدهند؟ آیا نباید بدانند به جای حل مشکلات داخلی چرا باید دولتهایشان هزینه لشکر کشی ابر قدرتها به کشورهایی مثل عراق و افغانستان برای تأمین منافع سرمایه داران و شرکتهای بزرگ چند ملیتی و در اختیار گذاشتن نیرو برای آنها را فراهم کنند؟ آیا نباید بدانند اکنون در اوج بحرانهای اقتصادی و در شرایطی که روزانه هزاران نفر از کار بیکار میشوند و شرایط روز به روز وخیمتر میشود تا جایی که دولتهای اروپایی مردمانشان را توصیه به تن دادن به طرحهای ریاضت اقتصادی میکنند چرا باید بازهم شاهد تأمین هزینه یک لشکرکشی دیگر این بار به لیبی و کشتار بسیاری از مردم بیگناه و انقلابیون آن دیار به بهانه مقابله با همپیمان سابق و دیکتاتور دست نشانده آنجا باشند؟ آیا فقط راهپیماییهای نمایشی برای کسب وجهه احترام به دموکراسی است که در برخی کشورها مشکل ندارد و تا کار به اعتراض به سیاستهای کلان و تبعیضهای نژادی و محرومیتهای بخش عمدهای از قشر مستضعف جامعه برسد باید به سرعت نقاب طرفداری از دموکراسی را کنار گذاشت و با بدترین شکل ممکن با معترضین برخورد کرد؟ آیا طبقات محروم ملتها حق دارند بپرسند با پایان گرفتن ظاهری دوران قرون وسطی در قرن 21چرا باید شاهد برپایی مراسم ازدواجهایی باشند که با حمایت و پشتیبانی رسمی مادی و رسانهای حکومت حتی بی پردهتر از قرون وسطی به خاطر روابط خویشاوندی و نسبی با اشخاصی چون ملکه در اوج فشارهای اقتصادی و طرحهای ریاضتی ناشی از سیاستهای غلط آمریکا آن همه هزینههای گزاف برگرده مستضعفین و محرومین جامعه تحمیل میکنند؟
سرکار خانم جین ماریوت
حال اگر این چنین سؤالهایی برای طبقات مستضعف در منطقه خاورمیانه رخ بدهد عادلانه است که صاحبان رسانه و کدخدایان نظام بینالملل با اندکی تأخیر و جدی شدن خواستههای مردم نامش را اعتراض بگذارند و همین اعتراضات در انگلیس و برخی کشورهای اروپایی و کشورهای همسو با منافع آنها از جمله بحرین و عربستان با پیچیدهترین ابزارهای رسانهای مدرن، مردم را سانسور، تحقیر و سرکوب کنند و آنها را اراذل و اوباش بنامند؟ تا جایی که دولت انگلیس رسماً مردم محروم معترض جامعه خویش را تهدید کند و با صراحت تمام نه تنها با پلیس و حضور ارتش و سگهای وحشی به استقبال معترضین برود بلکه از فراخواندن فرماندهان پلیسهای آمریکایی نیز برای سرکوب نارضایتیهای مردم کشور خویش ابایی نداشته باشد و تلاش کند تا با برپایی دادگاهها و محاکمات چند روزی صدای اعتراض به عجز توان لیبرال دموکراسی در اداره جوامع را به خاموشی بسپرد.
البته جناب کاردار محترم، خوب میدانند چالشی که نظام لیبرال دموکراسی با آن دست به گریبان است امروز دیگر محصور در انگلیس و لندن و همپیمانان منطقهای آن در خلیج فارس نمانده و طوفان اعتراضات تمامی کشورهای اروپایی از شرق تا غرب و از شمال به جنوب از یونان تا اسپانیا و پرتغال و بسیاری از دیگر کشورها را نیز در نور دیده است. در آن سو حتی در ایالات متحده آمریکا نیز صدای اعتراض در تگزاس و تنیسی و ویسکانسین رفته رفته بالا گرفته و همگان با قطع امید از ساختارهای حزبی دوگانه و بازی دادنهای چند ساله، مردم منتظر نسخهای جایگزین برای حل تمامی مشکلات و آلام بشری است.
اگر چه اکنون پس از دوران استعمار حتی در میان استعمارگرترین کشورها نیز کمتر دولتی هست که داعیه دموکراسی و دفاع از حقوق بشر را نداشته باشد ولی حرفها و دغدغههایتان در مورد حقوق بشر و حق اعتراض هم بسیار جالب بود و هم بسیار خواندنی و البته قدری هم قابل تأمل. به خصوص با مشاهده آنچه اکنون در فضای داخلی کشورتان جاری است.
قطعاً شما میدانید دعوت به رعایت حقوق بشر در برابر مدعیان حقوق بشر صرفاً دعوت به پایبندی به عهدنامهای است که خود در آن بشر و حقوقش را تعریف کرده و دیگران را ملتزم به رعایت آن دانستهاید. تلاشی است برای اثبات ناکارآمدی متن واحدی که باتعریف ناقص از بشر و مخالف فطرت انسان به راحتی دست آویزی قرار گرفت برای محکوم کردن تمام کشورهای مخالف منافع مدعیان حقوق بشر و همیشه بهترین بهانه است برای حمله و لشکر کشی و به خاک و خون کشیدن هزاران فرد از افراد بشر. و گرنه حتما میدانید تعریفی که از بشر تک بعدی در منشور حقوق بشر ارائه شده در قیاس با متون دینی مسلمانان و جایگاه کرامت انسان و تعریف عمیق بشر و نیازها و حقوق وی در قرآن صرفا قطرهای است در برابر دریا که امید است بعدا فضایی فراهم شود که شما و افکار عمومی دنیا از سیطره مافیای رسانههای غول پیکر خارج شده و جرعهای از معارف عمیق این آیین حیات بخش را بچشید.
فقط کافی است سری به معارف دین مبین اسلام و سفارشها و توصیههای اکید در یک مورد مثلاً حقوق حیوانات بزنید تا به عمق ژرف این مکتب آزادیبخش نسبت به موجودات و بندگان خداوند پی برده و به ضعف و حقارت منشور حقوق بشر و تعریف نادرست از انسان و ابعاد وجودی آن پی ببرید و آن وقت قطعاً اگر به وجدان حقیقتطلب خویش رجوع کنید بیش از پیش به علل ناکارآمدی حقوق بشر رایج برای احقاق حقوق انسان و ناسازگاری آن با فطرت آدمی پی خواهید برد.
البته بدون شک قربانیان جنگافروزی و جنگطلبی ابر قدرتها، از جنگهای جهانی گرفته تا قربانیان صبرا و شتیلا، قربانیان فاجعه قانا، قربانیان کشتار مسلمانان توسط صربها، قربانیان بمبهای شیمیایی و فسفری در اقصی نقاط دنیا، بازماندگان معلولی که پس از نسلها همچنان با اختلالات جسمی و روحی به وجود میآیند، قربانیان هواپیمای مسافربری ایران، قربانیان فجایع عراق و افغانستان، قربانیان بمبارانهای هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان، آوارگان فلسطینی، انسانهای محصور شده در نوار غزه و هزاران تن از مادران و کودکانی که در هرجای دنیا هر روزه توسط توپ و تانک و موشکی که شما و همپیمانانتان برای ترویج صلح و دموکراسی برایشان هدیه میبرید از یکدیگر جدا میشوند و در عزای هم مینشینند معنای این ناکارآمدی و استفاده ابزاری از حقوق بشر را بیش از دیگران با گوشت و پوست و خون خویش لمس میکنند.
کاردار محترم سفارت انگلیس در تهران
در اغلب فجایعی که در قرون اخیر برای مردم دنیا رخ داده حامیان کنونی حقوق بشر و قدرتهای بین المللی همچون کشور متبوع حضرتعالی یا نقش محوری را ایفا میکردهاند یا حمایت پشت پرده داشتهاند یا سکوت تأییدآمزشان ضمیمه اقدامات قدرتهای دیگر شده است که اگر بنا به نوشتن باشد حتماً شما که از تاریخ اقدامات اسلاف و دولت کنونیتان آگاهترید میدانید امکان نوشتن آن قطعاً در یک نامه با چندین پاسخ وجود نخواهد داشت و برخوردهای اخیر مدعیانی چون شما چند ماه پیش با دانشجویان معترض و این بار با مردمان محرومی که اراذل و اوباش خواندیدشان تنها گوشهای است از آن نقابی که بارها در طول سالیان متمادی از صورت مدعیان حقوق بشر و دموکراسی در جهان کنار رفته است.
به وجود آمدن این روحیه گفتوگوی مستقیم و به این نتیجه رسیدن که باید کرنش در برابر ملتهای آزادیخواه را کنار گذاشت و در برابرشان پاسخگو بود، خود برکتی است که از ایستادگی ملتهای مستضعف حاصل شده و شما حتماً در میان دیگر سفرای کشور انگلستان به خود میبالید که نماینده دولت انگلستان در نقطهای از دنیا هستید که پیشگام آزادیخواهی و عدالت طلبی از سی و چند سال پیش بوده و هنوز پس از سالها مشغول دست و پنجه نرم کردن با مدعیان دموکراسی و حقوق مردم است و دارد با تحریمهای گسترده و تحمیل جنگهای هشت ساله و ترور نخبگان و سیاستمداران و دانشمندان علمی و ایجاد توطئههای داخلی و خارجی تاوان تلاش برای دستیابی به آزادی و عدالت را میدهد تا به ملتهای محروم دنیا ثابت کند، میشود علیرغم تمامی فشارها و هجوم امکانات مادی و معنوی دنیای استکبار در برابر زورگویان و قلدر مآبان ایستاد و راه آزادی و پیشرفت و استقلال را بر محرومین آموخت و کمر خم نکرد.
دانشجویان انقلابی ایران همانگونه که در دعوتنامه اول برای پاسخگویی و حضورتان در مراسم تجمع اعتراض آمیز مقابل سفارتخانه نوشتهاند کماکان معتقدند دیدار شما و نمایندگان کشورتان با فرزندان امام خمینی(ره) پیشگام آزادیخواهی و رهبر مستضعفین جهان در آستانه این تحولات تاریخی و به بحث گذاشتن هزاران سؤال موجود در سیاستهای غلط شما و همپیمانانتان بیش از همه موجب خیرات و برکات فراوان برای دولت انگلیس در جهت تحلیل بهتر قضایای منطقه و آشنایی با روح موج جدید آزادیخواهی و عدالتطلبی است که در سراسر دنیا بوجود آمده است و امیدواریم هیچگاه فراوان سؤالاتی که در این نامه تنها به گوشهای از آنها اشاره شد، بی پاسخ نماند.
در پایان برای آشنایی بیشترتان با محتواهای عمیق و کاربردی تعریف انسان در دین مبین اسلام و ارج نهادن به کرامت نوع بشر برای یک زندگی مسالمت آمیز و برابر در کنار یکدیگر و تعریف همه جانبه حقوق و ابعاد شخصیتی وی به رسم میهمان نوازی ایرانیها یک جلد عهدنامه مالک اشتر "نامه 53 نهج البلاغه یادگار امام علی (علیه السلام) " را به همراه یک سری عکس از فجایعی که بمبهای فسفری برای کودکان در عراق و افغانستان آفریده است بعنوان ضمیمهنامه خدمتتان تقدیم میگردد.
اشتیاقتان برای ملاقات با فرندان انقلابی امام روح ا...(ره) ستودنی است
با تقدیم احترامات فائقه
هسته مرکزی تجمع مقابل سفارت بریتانیا در تهران در حمایت از مستضعفین
26/05/1390